و _ ماندن# با زینب(س) # صراط(عباس) _می خواهد #

صراط ما : مَنْ اَطاعَ الخُمینی فَقَدْ أطاعَ اللّه # بی عشق خمینی(ره) نتوان عاشق مهدی(عج) شد # هر زمان شور خمینی به سر افتد ما را دور سید علی خامنه ای می گردیم # با عزم رفتن، از رنج و از غم، هم مى‏ توان ره توشه برداشت، هم مى ‏توان آسوده پر زد. (استاد صفایی حائری) #و سیدی(سید حسن نصرالله) که با استعانت از الله فرمودند: اسرائیل از لانه عنکبوت سست تر است

و _ ماندن# با زینب(س) # صراط(عباس) _می خواهد #

صراط ما : مَنْ اَطاعَ الخُمینی فَقَدْ أطاعَ اللّه # بی عشق خمینی(ره) نتوان عاشق مهدی(عج) شد # هر زمان شور خمینی به سر افتد ما را دور سید علی خامنه ای می گردیم # با عزم رفتن، از رنج و از غم، هم مى‏ توان ره توشه برداشت، هم مى ‏توان آسوده پر زد. (استاد صفایی حائری) #و سیدی(سید حسن نصرالله) که با استعانت از الله فرمودند: اسرائیل از لانه عنکبوت سست تر است

و _ ماندن#  با زینب(س) # صراط(عباس) _می خواهد #

پدر شهید پاشاپور با افتخار می­گویند:

حتی از چهره او مشخص بود که شهید و فدایی رهبر و فدایی حرم حضرت زینب(س) می‌شود. چون از کوچکی عشقش اسلام و انقلاب بود.

نویسندگان

243-شروع فصل جدید (خمس)

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۰۹ ب.ظ

 

بسم الله النور

 

خدمت سربازی خدا رو شکر بعد از پستی و بلندی های ذکر شده تمام شد، شیرینی این تمام شدن همیشه بر زبان جوانان ایرانی خاطره انگیز است، بخصوص خودم، که توانستم، کار بزرگی در خدمت سربازی انجام دهم و بدون اینکه کمتر کسی بفهمد، از حدر رفت نزدیک به 30 میلیارد تومان از بودجه یک نهاد سازمانی در یک استان کوچک ومحروم جلوگیری کنم، البته همه اش توفیق الهی بود، و یکی دیگر هم کار کردن در بخش کرونا بود ، 8 ماهی بود به صورت داوطلب در بخش کرونا کار کردم، خدا رو شکر تمام شیرینی ها تمام شدن خدمتم این دو بود، وقتی خواستم بروم خدمت روز 1 آبان بود آموزشی را شروع کردم، و وقتی وارد بیمارستان شدم، روز 1 دی ماه بود، سال خمسی خودم رو همون 1 دی ماه گذاشتم، پارسال که اصلا ته جیبم صفر صفر بود و هیچی نداشتم که خمسم را بدهم،برای بار اول کلی شرمنده خدا شده بودم، ولی 1 دی امسال یعنی دیروز اولین سال خمسی خودم رو پرداخت کردم، مقداری پس انداز از حقوق سربازی خودم داشتم، و تونستم امسال به لطف خدا به این وظیفه شرعی رو ادا کنم،

الان هم شکر خدا در یک موسسه فرهنگی در یک شهر با فاصله 300 کیلومتری از شهر پدری، دارم کار فرهنگی می کنم، کارهای به اصطلاح رسانه ای، روزها درس میخوانم و شب ها کار، شب ها کمی سرد است، آخه محل اسکان یه کم ناجوره، ولی خدا رو شکر، ماهی قرار شد 1 میلیون تومن بهم حقوق بدن، رزق حلال باشه کم و زیادش فرقی نداره، دیروز روحانی ای که داشت خمسم رو حساب می کرد گفت پارسال چه قدر دادی ؟ گفتم پارسال چیزی نداشتم، روحانی گفت پارسال چیزی نداشتی امسال خدا این قدر بهت داده، سال دیگه خدا میدونه چه قدر زیادتر میشه ... 

(از شهرمون که داشتم می اومدم شهر جدید، با خودم از پسندازی که گفتم از سربازی جمع کرده بود فکر کنم تقریبا شده بود 1 میلیون و خورده ای، که از همین 1 میلیون خورده ای که داشتم حق خمسم رو دادم)

ان شاالله که همه جوون ها بتونن هم در درس و هم کارشون موفق و سلامت باشن.

 

عکس بالا هم از پیامکی بود که دفتر حضرت آقا برام فرستاد، یادمه فطریه ماه رمضونم رو هم به دفتر حضرت آقا دادم، بعد از دفتر حضرت آقا برام نامه اومد، که فطریه شما رو دریافت کردیم، امسال هم خیلی دوست دارم نامه خمسم برام پست بشه، ما که چند سالی هست توفیق زیارت ایشون رو نداشتیم، ولی همین نامه اومدن خیلی دل ما رو خوشحال می کنه

به قول حضرت حافظ:

 

سخن این است که ما بی تو نخواهیم حیات

بشنو ای پیک خبر گیر و سخن باز رسان
 

آنکه بودی وطنش دیده حافظ یارب    
به مرادش ز غریبی به وطن بازرسان

 

صوتی هست از حضرت آقا که دوست دارم بشنوید:
 

 

  • ۹۹/۱۰/۰۲
  • ۱۹۵ نمایش
  • عین کاف

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی